صبح روز بعد

روزگاری که هرکی خربزه می‌خوره، پای لرزش هم می‌شینه!

صبح روز بعد

روزگاری که هرکی خربزه می‌خوره، پای لرزش هم می‌شینه!

سلام خوش آمدید

دلم برایش تنگ می‌شود

شنبه, ۹ مرداد ۱۴۰۰، ۰۲:۵۶ ق.ظ

مادر جان عزیز ما هم رفت پیش خدا. عمر زمینی اش کوتاه بود و خیلی زود برگشت به جایی که تعلق داشت. کالبدش بیمار بود و تاب و توانش را گرفته بود. آنجا اما حالش خوب است. بدون درد و در آرامش کامل. حسرت این را دارم که اگر بود شاید من و خانواده ام زندگی لطیف تری داشتیم اما این عین خودخواهی است وقتی میدانی او آنجا برایش زیباتر است. روحت شاد مادر. دلم برایت تنگ می شود اما این سرنوشت همگی ماست. دیر یا زود‌ می‌آییم پیشت...

  • ۰۰/۰۵/۰۹
  • یک ایرانی
صبح روز بعد

میرم سرکار، میام خونه، عکاسی می‌کنم، فیلم می‌بینم، زبان می‌خونم، میرم پیاده‌روی، بوی بهبود ز اوضاع جهان نمی‌شنوم، می‌نویسم تا کاری کرده باشم؛ تا زندگیم رو بگذرونم...

طبقه بندی موضوعی