صبح روز بعد

روزگاری که هرکی خربزه می‌خوره، پای لرزش هم می‌شینه!

صبح روز بعد

روزگاری که هرکی خربزه می‌خوره، پای لرزش هم می‌شینه!

سلام خوش آمدید

روز چهارم سال نو

يكشنبه, ۴ فروردين ۱۴۰۴، ۱۱:۵۷ ب.ظ

امروز از ساعت ۱۰ تا حوالی ۳ بعد از ظهر درگیر کارواش ماشین بودم. یک سالی بود کارواش نرفته بود. کارگر افغانی به طمع انعام، حسابی به جان ماشین افتاده بود و خوب هم کار را درآورد. عصری با پدر، فاطمه، مریم و امین رفتیم چاتیز تا کباب گوشت گوساله بزنیم. خوشمزه بود. بعدش هم امین رفت لار و ما برگشتیم جهرم. آخر شب نشستیم و اولین قسمت سریال پایتخت را دیدیم‌. امسال به خاطر شب های احیا از ۴ فروردین پخشش شروع شده! فردا احتمالاً برویم سمت استان خوزستان.

  • ۰۴/۰۱/۰۴
  • یک ایرانی
صبح روز بعد

میرم سرکار، میام خونه، عکاسی می‌کنم، فیلم می‌بینم، زبان می‌خونم، میرم پیاده‌روی، بوی بهبود ز اوضاع جهان نمی‌شنوم، می‌نویسم تا کاری کرده باشم؛ تا زندگیم رو بگذرونم...

طبقه بندی موضوعی