صبح روز بعد

روزگاری که هرکی خربزه می‌خوره، پای لرزش هم می‌شینه!

صبح روز بعد

روزگاری که هرکی خربزه می‌خوره، پای لرزش هم می‌شینه!

سلام خوش آمدید

روز هفتم سال نو

چهارشنبه, ۷ فروردين ۱۴۰۴، ۱۱:۵۴ ب.ظ

امروز ساعت ۷ و ربع بیدار شدیم و وسایل را سریع جمع کردیم و رفتیم پارک ساحلی سد علی کله صبحانه خوردیم. خیلی شلوغ بود. تقریباً یک ساعتی آنجا بودیم و بعدش چرخی در پارک جنگلی لادن زدیم و از دزفول راه افتادیم به سمت اهواز. ساعت ۱۲ رسیدیم و مستقیم رفتیم ستاد اسکان و اتاقمان را تحویل گرفتیم. بعدش رفتیم رستوران لوکس بابل و ناهار مفصل مان را خوردیم و اهواز گردی را شروع کردیم.

اگر بگویم شهر اهواز جای خاصی برای دیدن ندارد، جز رود کارون و پلهایش بیراه نگفته ام. بیشتر امروز را مشغول سوغات خریدن در بازار و شکم گردی بودیم تا دیدن جاهای دیدنی! از آیسپک و فالوده تا زولبیا و بامیه و آخر شب هم فلافل سلف سرویس. ساعت ۱۰ شب هم برگشتیم خانه و پایتخت دیدیم‌. قرار است فردا صبح زود حرکت کنیم به سمت جهرم.

  • ۰۴/۰۱/۰۷
  • یک ایرانی
صبح روز بعد

میرم سرکار، میام خونه، عکاسی می‌کنم، فیلم می‌بینم، زبان می‌خونم، میرم پیاده‌روی، بوی بهبود ز اوضاع جهان نمی‌شنوم، می‌نویسم تا کاری کرده باشم؛ تا زندگیم رو بگذرونم...

طبقه بندی موضوعی