صبح روز بعد

روزگاری که هرکی خربزه می‌خوره، پای لرزش هم می‌شینه!

صبح روز بعد

روزگاری که هرکی خربزه می‌خوره، پای لرزش هم می‌شینه!

سلام خوش آمدید

روز نهم سال نو

جمعه, ۹ فروردين ۱۴۰۴، ۰۱:۰۳ ق.ظ

امروز ساعت ۹ از خواب بیدار شدم اما به خاطر کسالتی که از دیروز داشتم، تا ساعت ۱۰ حال بلند شدن از جایم را نداشتم. ساعت ۱۰ و نیم رسیدم شرکت و تا ۱۳ آنجا بودم. ظهر سریال تاسیان را دیدم و ساعت ۴ دوباره رفتم شرکت. مریم‌ و امین بعد از ظهر آمدند آنجا. سر شب میخواستم بروم آرایشگاه که شلوغ بود و نوبت گرفتم برای فردا عصر. امشب شام را مهمان حسین بودیم. بالاخره بعد از چند سال ماشین خرید و ما را دعوت کرد به رستوران و یک شام مفصل به همگی داد.

  • ۰۴/۰۱/۰۹
  • یک ایرانی
صبح روز بعد

میرم سرکار، میام خونه، عکاسی می‌کنم، فیلم می‌بینم، زبان می‌خونم، میرم پیاده‌روی، بوی بهبود ز اوضاع جهان نمی‌شنوم، می‌نویسم تا کاری کرده باشم؛ تا زندگیم رو بگذرونم...

طبقه بندی موضوعی