صبح روز بعد

یک فیلم مختصر و مفید که خیلی خوب از پس قصه و چیزی که می‌خواست بگوید برآمده است. این فیلم داستان حقارت آدم هایی است که خیلی به چشم نمی‌آیند اما پیرامون ما زندگی می‌کنند. آنها که می‌اندیشند حق شان خورده شده و قدرشان دانسته نشده و برای اینکه حالشان را خوب کنند، حاضرند دست به هرکاری بزنند؛ حتی سوءاستفاده از یک ربات!

از سوی دیگر نگاهی نیز به روابط انسانی دارد، اینکه گاهی در یک رابطه، حس مالکیت چگونه می‌تواند به تحقیر طرف مقابل منجر شود. ریتم فیلم مناسب است و حوصله تان را سر نمی‌برد. داستان نیز نسبتا جدید است و احتمالاً یکی از معضلات آینده؛ اینکه ربات ها و هوش مصنوعی کنترل خودشان را به دست گیرند و دیگر نیازی به انسان ها نداشته باشند یا در بدبینانه ترین حالتش حتی به جنگ انسان‌ها بروند!

سکانس پایانی با لبخند بی انتهای ربات داستان به پایان می‌رسد و حامل یک پیام مهم است: اینکه بعد از شناخت و پذیرش خود، آنگونه که هستید، دوباره متولد خواهید شد و بهتر می‌توانید از پتانسیل های وجودیتان استفاده کنید!