صبح روز بعد

روزگاری که هرکی خربزه می‌خوره، پای لرزش هم می‌شینه!

صبح روز بعد

روزگاری که هرکی خربزه می‌خوره، پای لرزش هم می‌شینه!

سلام خوش آمدید

روز نوزدهم سال جدید

دوشنبه, ۱۹ فروردين ۱۴۰۴، ۱۱:۳۵ ق.ظ

امروز ۸ و نیم از خواب بیدار شدم و رفتم شرکت. برق رفته بود. برگشتم خانه و ساخت پاورپوینت را ادامه دادم. ساعت ۱۰ و نیم زهرا زنگ زد که برق آمده. کمی شلوغ بود و بین مشاوره ها، پاورپوینت را هم تکمیل می‌کردم. ظهر رفتیم خانه و بعد از ناهار بالاخره پاورپوینت آماده شد. دوش گرفتم و چایی را خوردم و رفتم خانه فاطمه که به مودم نزدیک تر است تا مشکل قطعی اینترنت نداشته باشم. چند روزی است مودم خانه پدر سوخته، اما وقت نشده ببریمش تعمیر! ساعت ۴ تا یک ربع به ۶ جلسه آنلاین برگزار شد. شرکت کنندگان راضی بودند. عصر با پدر، حسین، فاطمه و نازگل بالاخره نخل را کاشتیم. آخر شب هم زهرا با اتوبوس رفت لار.

  • ۰۴/۰۱/۱۹
  • یک ایرانی
صبح روز بعد

میرم سرکار، میام خونه، عکاسی می‌کنم، فیلم می‌بینم، زبان می‌خونم، میرم پیاده‌روی، بوی بهبود ز اوضاع جهان نمی‌شنوم، می‌نویسم تا کاری کرده باشم؛ تا زندگیم رو بگذرونم...

طبقه بندی موضوعی